گذار به صنعتي شدن نان و ضرورت مهندسي فرهنگي امروز در حالي دومين نمايشگاه بينالمللي صنعت نان را تجربه ميكنيم كه آن نيروي اوليه توليد حركت ، آزاد و در شريانهاي سياستهاي كلي آرد و نان جاري و ساري گرديده است.
برگزاري نمايشگاه تخصصي نان با حضور شركتهاي داخلي و خارجي صاحب سبك در اين عرصه يك ايده ارزشمندي است كه توانسته نقطه آغاز براي ايجاد تحولات اساسي در راستاي حركت بخشي و تعالي باورهاي ساختار سنتي نان كشور باشد. در يك بازگشت تاريخي و نگاهي آسيب شناسانه به فضاي آردونان كشور بيانگر اين نكته است كه در يك مثلثي كه سه ضلع آن ، دولت ، نانوا و مصرف كننده ميباشند در هر سه ضلع آن نارضايتي به حالت انباشتگي و مزمن ديده ميشود .
دولت به خاطر پرداخت ساليانه 27هزار ميليارد يارانه بسيار سنگين ، خباز با گلايه از قيمت آناليز شده نان و مصرف كننده هم به خاطر كيفيت نان و حجم دورريزي كه از آن ناشي ميشود. با توجه به اين شرايط ، اصل بازانديشي يك ضرورت شد و كارشناسان بعد از تبادل نظر و مقايسه تطبيقي با شيوه هاي توليد كشورهاي صاحب سبك به اين نتيجه و اجماع رسيده اند كه تنها راه برون رفت از اين وضعيت ، صنعتي شدن نان ميباشد و اين مقدمه اي براي شكل گيري پارادايمي جديد در بخش آرد و نان كشور شد .
در نتيجه سياستگذاريهاي اوليه براي ايجاد بسترهاي لازم صورت پذيرفت و دولت نيز اعلام كرد كه تسهيلات ارزي و ريالي مناسبي در اختيار سرمايه گذاران براي راه اندازي واحدهاي توليد انبوه نان صنعتي قرار ميدهد. به نظر راقم سطور سياستهاي جديد در بخش آرد و نان را بايد يك انقلاب و جنبش در كيفيت خواند كه ميتواند موجبات سلامت جامعه ، هدفمند كردن يارانه ها و رضايتمندي توليدكننده و مصرف كننده را فراهم سازد اما آنچه كه در اين مسير توجه به آن حياتي است موضوع مهندسي فرهنگي در اين بخش ميباشد و ضرورت دارد كه دولت يارانه هاي فرهنگي و آموزشي صنعتي شدن نان را افزايش دهد چرا كه يكي از نكات تاثيرگذاري كه از آسيب شناسي بخش آرد و نان كشور ميتوان استخراج كرد فقر فرهنگي و آموزشي بود كه مصداق گفتهي يكي از بزرگواران است كه ميگويد در هر جايي كه فقر فرهنگي باشد در آن دستگاه ما شاهد نزول كيفيت و كاهش بهره وري خواهيم بود كه در واقع نامرغوبي در نان و حجم وسيع دورريز آن و همچنين پديده اسراف و مسايل غير بهداشتي و بار سنگين مالي كه بر دوش دولت بوده است ميتوان اذعان داشت كه درصد قابل توجهي از آن ناشي از فقر فرهنگي و آموزشي و يا به تعبير ديگر فراموشي و عدم باز توليد فرهنگي ميباشد و در مسير صنعتي شدن نيز اهميت مهندسي فرهنگي دو چندان خواهد شد چرا كه ما شاهد يك جامعه دو قطبي خواهيم بود كه در يك سمت آن سنت و باورهاي نهادينه شده و در سوي ديگر صنعت و ايده هاي جديد و غريب قرار دارد و گذار از سنت به صنعت پارادوكس و موانع و چالشهاي باوري و بستري زياد در بر خواهد داشت و به اين نكته نيز بايد توجه كرد كه فعاليتهاي فرهنگي تنها تبليغات نميباشد ، فعاليتهاي تبليغاتي كوتاه مدت مقطعي ايجاد دانش ، راهنمائي سطحي ، ظاهري و بيروني است ولي فعاليتهاي فرهنگي عميق ، بلند مدت ايجاد نگرش ، پرورش خلاقيت و دروني كردن رفتار در انسانهاست . در متون اسلامي نيز به مسايل فرهنگي توجه ويژه اي شده است كه مصداق بارز آن دعوت توحيدي پيامبران ميباشد و در مديريت اسلامي فرهنگ به عنوان يكي از 4 مولفه و اصول مهم عملي مديريت يادشده است . در آموزه هاي ديني ما فرهنگ را به بصيرت تعبير كرده اند و اين بصيرت به مثابه پروژكتور پر نوري است كه در دل شب مسير را مشخص كرده و براي ادامه اين راه طولاني به انسان انگيزه ،انرژي و صبر وبردباري ميدهد .
اسلام يك دين تحولگرا و به روز است و علماي بزرگوار اسلام نيز از آيات الهي و روايات استنباط و استخراج و احكام ثانويه را به روز ميكنند در همين راستا حركت قابل تقدير دولت در گذار صنعتي نان آن هم پس از سه دهه اقدامي شايسته به حساب ميآيد كه نيازمند به دست ياري تمامي جامعه اعم از بخش خصوصي ، رسانه ها و مردم ميباشد. مرتبط كردن پديده اي خاص به ايدئولوژي ، نژاد ، طبقه اجتماعي و يا جنسيت در جامعه صنعتي از كاركردهاي مهندسي فرهنگي ميباشد. در گذار صنعتي شدن نان بايد توجه داشت كه چه پيامدها يا چشم اندازهاي تازه اي در عرصه هاي اجتماعي و فرهنگي بروز ميكند و انعكاس آن در جامعه ما چگونه خواهد بود و به تناسب آن چه وظايف و نقشهايي برعهده متوليان فرهنگي ميباشد شايد اين گونه تلقي شود كه صنعتي شدن تنها از طريق خالي كردن زيبايي شناسي سنتي و باورهاي آن از زيبايي به خاطر نهادينه شدن ميباشد و بايد اين شالوده شكني براي از بين بردن هژموني شيوه سنتي لحاظ گردد. همانطور كه عنوان ميشود كه ذائقه ايراني نان گرم را بر سر سفره ها ميپذيرد اما بايد در پاسخ به اين گروه كه از پذيرش گذار به صنعتي شدن نان استنكاف ميكنند اظهار داشت ورود صنعت و تكنولوژي با مولفه هاي اصلاح گري در شيوه توليد سنتي يك نياز و درخواست عمومي ميباشد كه هدف آن تجلي و تعالي به خواسته هاي اساسي جامعه ميباشد. و امروز در حالي دومين نمايشگاه تخصصي صنعت نان را در ماه مهر كه سر فصل جديدي از دانش آموزي و كسب علم است تجربه خواهيم كرد كه حضور آگاهانه و با مطالعه ما در اين نمايشگاه به منزله يك دانشگاه عملي ميباشد كه ميتواند پشتوانه اي خوب براي دولت و سرمايه گذار و مردم باشد تا هر يك بنا بر نياز خود از اين مجال توشه اندوزي نمايند.
فريدون اميريان مدير روابط عمومي شركت غله و خدمات بازرگاني منطقه 2